سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، هرگاه بنده ای را دوستبدارد و او اندکْ کار خیری انجام دهد، در برابر آن اندک، به اوپاداشِ بسیار می دهد و دادن پاداش بسیار در برابر کارِ اندک، براو سنگین نمی آید . [امام صادق علیه السلام]
عشق من تویی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» غریبه نشو

چرا اینجوری حرف میزنی

چرا اینقدر غریبه حرف میزنی

چرا اینقدر اذیتم میکنی

بعد از چند ساعت و چند لحظه اومدی و حرفای دلمو خوندی اونوقت اینقدر سرد و بی روح حرف میزنی

اینقدر یخ حرف میزنی من که هزار بار میگم جز تو کسی رو ندارم پس چرا اینقدر غریبه شدی چرا اینجوری حرف میزنی

چرا عین قبل آروم م نمیکنی چرا عین قبل نیستی

چرا حرفایی رو که لحظه لحظه منتظر شنیدنش هستم همه وجودم منتظر شنیدنش هست ازم دریغ میکنی

چیزی ازت نخواستم که نتونی نوشتن تایپ کردن اینقدر برات سخته؟؟؟

باشه من با ع اتمام حجت کردم مثل اینکه برای تو هم دیگه مردم دیگه چیزی به اسم ع د د م م ع د

معنی نداره مثل اینکه دیگه دوست داشتنی برات وجود نداره مثل اینکه دیگه حتی حرف هم نمیتونی بزنی حتی نمیتونی بنویسی باشه پس اینقدر برات غریبه شدم

باشه تو هم حرف نزن من که چند ساله به ع التماس میکنم باهام حرف بزنه التماسش میکنم بهم محبت کنه اللتماسش میکنم یه ذره چیزی رو که نیاز دارم بهم بهت

تو سنگدل باشه تو هم از اون بدتر بشو

ولی یادت باشه از تو هم خواهش کردم برام غریبه نباشی

از تو هم خواهش کردم باهام حرف بزنی از تو هم خواهش کردم دلم و آروم کنی از تو هم خواستم پشت و پناهم باشی تکیه گاهم باشی ولی نشدی ولی سرد شدی ولی به زور چند تا جمله میگی اینا چیزایی که اولش خودت بهم دادی خودت ارووم کردی خودت همه کسم شدی خودت عشقم شدی خودت تگیه گاهم شدی خودت آرزو م شدی حالا که بیشتر از همیشه بهت نیاز دارم غریبگی میکنه باشه اشکال نداره

مگه من کی هستم که توقع دارم برات مهم باشم مگه من کی هستم که توقع دارم برای یه جمله ای که عاجزانه برات مینویسم یه عالمه حرف برام بزنی و چقدر برام بنویسی مگه من کی هستم که وقتی میگم تا صدات و نشنوم تا عطر تنت و حس نکنم تا چشماتو نبینم افطار نمیکنم برات مهم باشه

اشکال نداره متأسف اون چیزی که من میبینم و اطرافم هست سنگ صبور های دروغینه مرد های غریبه ای که آدم و فقط برای تنش برای زنونگیش میخوان مرد هایی که حاضرن هرکاری کنن که یه لحظه باهاشون حرف بزنی

ازم ناراحت نشو من یه عمره به ع التماس کردم که بهم محبت کنه و به تو هم التماس کردم تنهام نذاری ولی وقتی تو و ع که فک میکردم همه کسم هستین فک میکردم تنها مرد زندگی م هستی اینجوری برخورد میکنی دیگه.........



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » من و تو ( جمعه 96/3/5 :: ساعت 1:9 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

غم
اندوه
سلام
جواب بدین
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 15
>> بازدید دیروز: 9
>> مجموع بازدیدها: 16644
» درباره من

عشق من تویی
من و تو
حرفهایم را فقط برای تو میزنم...

» آرشیو مطالب
دی 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب